جدول جو
جدول جو

معنی گه پالای - جستجوی لغت در جدول جو

گه پالای
آنچه گه پالاید. پالایندۀ گه:
به ریش خویش چرا گوی می فروبیزی
اگر نه ریش تو پرویزنی است گه پالای.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوَ / خُ پَ)
پالایندۀ مس.
- کورۀ مس پالای، کورۀ پالایندۀ مس.
- خاکستر کورۀ مس پالای، این خاکستر را صاحب ذخیرۀ خوارزمشاهی جزو ادویۀمرهم جراحت عصب نام میبرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(گُهْ)
عمل گه مال، مجازاً نیک نشستن جامه یا ظروف و جز آن. پلیدی از چیزی نیک نزدودن
لغت نامه دهخدا
تصویری از گه مالی
تصویر گه مالی
عمل گه مال
فرهنگ لغت هوشیار